واضح است که ماموران اطلاعات ازاین فشارها برای خانه نشین کردن کشیشان و ایمانداران درکلیساهای رسمی و عمده شهرهای اصلی و بزرگ ایران یعنی تهران، اصفهان، شیراز و اهواز و غیره به طور مرتب استفاده می کنند.
ماه دسامبر و سال میلادی تمام شد و سال نو آغازگشت. ایام کریسمس و سال نو مسیحی را گذراندیم. در چند سال گذشته فرا رسیدن این ایام برای مسیحیان ایرانی مصادف با افزایش فشارهای حکومت بر آنها بود. امسال نیز جامعه مسیحی ایران آماده شروع دوباره چنین برخوردهائی به انتظار نشست. بنابر این وقتی در آخرین روزهای دسامبر خبر حمله به یک جمع کریسمسی در تهران و بازداشت کشیش "ورویر آوانسیان" منتشر شد کسی متعجب نشد. به ویژه در یک سال گذشته که حکومت اسلامی تلاش فراوانی برای به تعطیل کشاندن کلیساهای مسیحی ثبت شده ایران و به انزوا کشاندن رهبران آنها انجام داده است.
در یک دهه گذشته که کلیساهای خانگی در ایران شروع به رشد و تکثیر خودجوش نمودند، همواره حکومت جمهوری اسلامی با سیاست دستگیری ایمانداران و فعالان کلیساهای خانگی تلاش کرده تا به خیال خود آنها را محدود نماید. ماموران امنیتی نظام در سالهای اولیه تلاش می کردند تا سر و صدای قضیه در نیاید تا به خیال خودشان باعث همه گیر شدن این پدیده نشوند. فشار بر کلیساهای رسمی و ثبت شده کشور هم همچنان سه دهه گذشته به بهانه حفظ شئونات اسلامی در ایام جشنهای کریسمس و سال نو میلادی با شدت ادامه داشت.
اما از دو سال پیش سرویسهای امنیتی و نظامی ایران که می دیدند همه تمهیدات و تدابیرشان برای ریشه کن کردن مسیحیت از کشور و یا حداقل محدود نگه داشتن آن به اقوام ارمنی و آشوری با شکست روبرو شده، تصمیم گرفتند شمشیر را از رو ببندند و به مقابله علنی با پیروان عیسی مسیح در ایران آنها را وادار به دست برداشتن از ایمان دینیشان یا ترک کشور بنمایند.
حمله علنی
به دنبال تبلیغات بسیار زیاد نیروهای نظامی امنیتی در طی سال 1389 علیه فعالیت مسیحیان بشارتی و کلیساهای خانگی، عاقبت علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در همان سال کلیساهای خانگی و رشد ایمان مسیحی را از بزرگترین خطرهای تهدید کننده نظام اسلامی تحت فرمان خود خواند. این بیانات او مجوز حمله علنی به کلیساهای خانگی شد و در دی ماه آن سال در ایام کریسمس چند صد نفر از نوکیشان مسیحی در شهرهای ایران و بویژه پایتخت یعنی تهران و توابع آن بازداشت شدند. مرتضی تمدن استاندار تهران در پی این بازداشتها در رسانه های رسمی ایران اظهار داشت که از این پس دستگیری و سخت گیریهای بیشتر علیه مسیحیان ایران توسط حکومت اجرا خواهد شد.
در تمام طول سال 1390 این وعده مسئولان نظام برای فشار بیشتر بر مسیحیان ایران با قدرت تمام از سوی نیروهای امنیتی و دستگاههای قضائی اسلامی به شدت پی گیری شد. فشار بر بازداشت شدگان و خانواده ها و دوستان آنها در طول مدت بازداشت و پس از آن ، همچنین ایجاد فضای امنیتی و پلیسی از طریق احضارهای مکرر به مراکز بازجوئی و بازداشت مجدد برخی از فعالان مسیحی در شبکه های اجتماعی اینترنتی و یا کسانی که در توزیع کتب مقدس مسیحی مسیحی دست داشتند، از جمله این موارد بود.
از یک سال قبل با نزدیک شدن به ایام کریسمس این فشارها بازهم تشدید شد. اما این بار فقط کلیساهای خانگی و مسیحیان فعال در آنها نبودند که هدف حملات حکومت اسلامی قرار گرفتند. کلیساهای رسمی و دارای مجوز کشور که سابقه تاسیس آنها به سالهای پیش از انقلاب اسلامی 1357 برمی گردند و برخی با قدمت بیش از نیم قرن هستند، هدفهای جدید رژیم بودند.
هجوم در اهواز
این سری حملات جدید با هجوم مردان نقاب پوش به سرویس کریسمس کلیسای جماعت ربانی اهواز در جمعه دوم دی ماه 1390 علنی شد. ماموران امنیتی که روی خود را با نقابهای سیاه پوشانده بودند همه حاضران در محل کلیسا حتی کودکان حاضر در مراسم ویژه کودکان را با خود به مراکز امنیتی منتقل کردند. هر چند بیشتر حاضران در آن کلیسا بعد از بازجوئی و ثبت مشخصات آزاد شدند ولی کشیش کلیسا و همسرش به همراه دوتن از خادمان تا مدتها در بازداشت ماندند و عاقبت با وثیقه های سنگین مالی به طور موقت تا زمان رسیدگی به اتهاماتشان آزاد شدند. این کلیسا پس از آن دیگر اجازه فعالیت نیافت و در آن بسته شد و اکنون در اشغال دادگاه انقلاب اهواز می باشد.
البته این اولین مورد حذف و تعقیب یک رهبر کلیسای رسمی در کشور نبود. پیش از آن در سال 1388 کلیسای شهرآرای تهران و در اوایل سال 1389 کلیسای پنطیکاستی کرمانشاه که هردو کلیساهای آشوری بودند به جرم غسل تعمید دادن مسلمانان مسیحی شده تعطیل گردیدند و رهبران آنها مورد تعقیب قضائی قرار گرفتند.
قبل از آن نیز کلیساهای جماعت ربانی ارومیه و شاهین شهر با اتهامات مشابه و بهانه های واهی روبرو شدند. آن دو کلیسا نیز از سوی حکومت تعطیل شدند و ایمانداران مسیحی از ورود به آنها منع گردیدند.
از چهار کلیسائی که تا پیش از کلیسای جماعت ربانی اهواز توسط حکومت اسلامی به تعطیلی کشانده شد فقط دو کلیسای جماعت ربانی ارومیه و آشوری شهرآرا با تغییر مدیریت و تحت نظارت کامل دولتی مجوز اداره کار گرفتند به شرط آنکه از پذیرش مسلمان زاده ها و نوکیشان مسیحی به کلیساهای خود جلوگیری کنند. اما رهبران این چهار کلیسا یعنی کشیش رهبر کلیسای جماعت ربانی ارومیه، کشیش ادیسون غریبیان رهبر کلیسای جماعت ربانی شاهین شهر، کشیش ویلسون عیسوی رهبر کلیسای پنطیکاستی کرمانشاه و پدر ویکتور رهبر کلیسای شهر آرای اصفهان هرگز نتوانستند دوباره به کار خود ادامه دهند و مورد تعقیب قضائی قرار گرفتند.
بعد از هجوم به کلیسای جماعت ربانی اهواز فشار علنی برای در انزوا قراردادن رهبران کلیساهای ثبت شده ایران و اجبار آنها به ترک کار و رفتن از ایران به طور بی سابقه ای با استفاده از روشهای مختلف شدت گرفت.
فشار به اصفهان
این فشارها بر کشیش "لئونارد کشیشیان" رهبر کلیسای جماعت ربانی اصفهان به وسیله کنترل شدید و احضارهای مکرر به نهادهای امنیتی و بازجوئی های پی درپی به مدت دو سال باعث شد عاقبت او در سال 1391 مجبور به مهاجرت اجباری از کشوربشود. نامبرده در شب سال نو میلادی 2010 (جمعه 10 دی ماه 1389) به اداره اطلاعات احضار شده بود و حدود یک ماه در بازداشت ماند. بعد از مهاجرت او گروه امنیتی جدیدی که نظارت بر کلیساهای اصفهان دومین شهر بزرگ ایران را بر عهده گرفتند با گماردن ماموران ثابت ضمن کنترل ورود و خروج ایمانداران مسیحی از اجرای مراسم مذهبی و موعظه توسط سرپرست جدید معرفی شده کلیسا به بهانه های واهی جلوگیری می کنند و با روش تهدید تلاش می کنند اعضای کلیسا را وادار کنند که داوطلبانه از آمدن به کلیسا خودداری کنند.
همین وضعیت در کلیساهای حوزه اسقفی اصفهان نیز مشاهده می شود. در این شهر اکنون ماموران اداره ارشاد اسلامی و عوامل سرویسهای امنیتی به جای کشیشها کلیساها را اداره می کنند. این افراد در همه امور کلیسا دخالت می کنند و مرتب با تذکرهای خود به افرادی که در کلیسا حاضر می شوند، تلاش می کنند به هرترتیب از تعداد شرکت کنندگان در جلسات بکاهند. آنها رهبران کلیساها را تهدید می کنند که حتی یک کلمه با غیر مسیحیان حرف نزنند و به زبان ساده تر مسلمان زاده ها را اصلا تحویل نگیرند.از طرف دیگر به شدت مراقبت می کنند که شخص جدیدی به کلیسا نیاید.
آنها مدتی پیش از کشیش "شریفیان" رهبر کلیسای "حضرت لوقا" خواستند که کپی کارت ملی ، برگ تعمید و آدرس و شماره تلفن تمام ایماندارانی که به آن کلیسا رفت و آمد می کنند در اختیارشان بگذارد. ماموران تاکید کردند که اگر کسی این مدارک را تحویل ندهد حق شرکت در جلسات کلیسا را ندارد. بعد از درخواست کشیش کلیسا برای ارائه این مدارک از سوی حاضران در جلسات کلیسا، عده ای از دردسرهای بعدی ترسیدند و تصمیم گرفتند دیگر به کلیسا نروند.
در 3 اسفند 1390 ماموران امنیتی کشیش "حکمت سلیمی" رهبر کلیسای "پطرس مقدس" اصفهان را بازداشت کردند. بعد مشخص شد که همزمان با او تعداد دیگری از مسیحیان فعال در کلیساهای حوزه اسقفی اصفهان ( کلیسای حضرت لوقا و کلیسای پطرس مقدس) نیز بازداشت شده اند که فقط اسامی و مشخصات 9 نفر از آنها در رسانه ها درج شد. به کشیش حکمت سلیمی اتهام تبشیر مسیحیت، نشر بدون مجوز کتاب و دادن تعمید تفهیم شد. بقیه بازداشت شدگان نیز برای بشارت مسیحی ، شرکت در کنفرانسهای مسیحی، توزیع انجیل و تشکیل کلیساهای خانگی تحت پی گرد قرار گرفتند. کشیش سلیمی و بقیه این افراد پس از گذشت هفتاد روز به تدریج به طور موقت با سپردن وثیقه مالی تا زمان رسیدگی به اتهاماتشان در دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان آزاد شدند.
محدودیتها در تهران
در تهران از روز 5 اسفند 1390 برگزاری هرنوع مراسم مذهبی و برنامه پرستشی مسیحی به زبان فارسی در کلیسای انجیلی ارامنه تهران ، روزهای جمعه ممنوع شد. ماموران ابلاغ کننده این حکم که از سوی مراجع حکومتی صادر شده است به رهبران کلیسا اعلام کرده اند که دیگر حق برگزاری جلسات مذهبی مسیحی به زبان فارسی در روزهای جمعه را ندارند.آنها مسئولین کلیسا را تهدید کرده اند که اگر باردیگر بخواهند برنامه های مسیحی خود را در روز جمعه که روز مقدسی برای مسلمانان محسوب می شود ادامه دهند با بمب گذاری در کلیسا روبرو خواهند شد!
همزمان برگزاری جلسات آموزشی برای نوایمانان مسیحی در کلیسای جماعت ربانی مرکز نیز از به کلی ممنوع اعلام شد و این کلاسها دیگر برگزار نگردید.این جلسات که روزهای شنبه در کلیسای مرکز برگزار می شد بخشی از برنامه عادی این کلیسا محسوب می گردد که برای سالیان متمادی در حال اجرا بود.البته ممنوعیت جلسات روز جمعه از دو سال قبل برای کلیسای مرکزی جماعت ربانی نیز اعمال شده بود و این کلیسا از روی اجبار تمام سرویسهای مذهبی خود را در روزهای یکشنبه اجرا می کند که در ایران روز تعطیل نیست.
در کلیسای جماعت ربانی مرکز به شدت از طرف ماموران حکومت به خادمان کلیسا برای ندادن بشارت به غیر مسیحیان تذکرات سفت و سخت داده میشود. از آنها می خواهند که از پذیرش تازه واردان خودداری کنند. ماموران حکومت به صورت فزاینده ای مسئولان کلیسا را مورد تهدید قرار می دهند. بطور مثال یکی از این ماموران رابط حکومت در نشستی با رهبران و خادمان کلیسا به آنها گفته بود: "اگر با ما همکاری نکنید و دستورات ابلاغ شده توسط ما را مو به مو انجام ندهید آنوقت ممکن است عده ای جمع شوند و به کلیسا حمله کنند و همه چیز را اینجا از بین ببرند.در چنین وضعی نیروهای امنیتی حکومت از شما در برابر آنان هیچ حمایتی نخواهند کرد." منظور این مامور تهدید کلیسا به حمله لباس شخصیهای شناخته شده مزدور حکومت اسلامی در صورت نادیده گرفتن دستورات محدود کننده بوده است. همه این تهدیدات وقتی انجام می گرفت که رهبران کلیسای مرکز برای اعلام اسامی ایمانداران حاضر در جلسات خود و تحویل کپی کارت شناسائی ملی آنها،از سوی مقامات امنیتی تحت فشار بودند.
در19 خرداد1390 کمپین بین المللی برای حقوق بشر در ایران گزارش تعطیلی کلیسای جنت آباد تهران را منتشر نمود. بنا به اطلاعیه کمپین، این کلیسا به دستور عوامل سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مجبور به تعطیل دائم همه فعالیتهای خود از تاریخ 6 خرداد 1391شد. کلیسای جنت آباد از کلیساهای زیر مجموعه کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران و دارای سرویسهای مذهبی به زبان فارسی بود.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ضمن اعلام این خبر، آن را یک توطئه برنامه ریزی شده برای تعطیل تمام کلیساهای پروتستان خواند واعلام کرد که پرونده کلیساهای جماعت ربانی در تهران به "اطلاعات سپاه" داده شده است. مطابق اطلاعیه کمپین از حدود یک ماه قبل از آن تمام مسئولان سابقی که از سوی حکومت با کلیساهای تهران در ارتباط بوده اند عوض شده اند. ماموران جدید خود را کارکنان "سازمان اطلاعات سپاه پاسداران" معرفی کرده، گفته اند از سوی مقامامات بالا پرونده کلیساهای جماعت ربانی از دست وزارتخانه های اطلاعات و ارشاد اسلامی خارج شده است و از این پس اطلاعات سپاه مسئول رسیدگی به امور مربوط به کلیساهای جماعت ربانی در ایران می باشند. اطلاعات سپاه از سازمانهای موازی اطلاعاتی در ایران می باشد که مستقیم زیر نظر دفتر رهبر جمهوری اسلامی کار می کند و عوامل آن به سختگیری بیش از حد به مخالفان شهرت دارند.
مدیر ارشد کمپین حقوق بشر برای ایران در پایان اطلاعیه اضافه کرده بود: ترس فعالان حقوق بشر این است که عدم واکنش جهانی نسبت به تعطیلی این کلیسا علنی و رسمی در ایران باعث تشویق حکومت جمهوری اسلامی به بستن کلیه کلیساهای رسمی در ایران بشود. چنین امری در صورت تحقق می تواند ضربات زیادی به مسئله آزادی همه مذاهب در ایران بزند.
پیش بینی کمپین حقوق بشر برای ایران درست از آب در آمد. در 5 مرداد 1391ماموران اطلاعات سپاه پاسداران به کلیسای "عمانوئیل" تهران هجوم بردند و از کشیش "سرگی شاوردیان" رهبر این کلیسا و سایر حاضران در محل خواستند فوری آنجا را ترک نمایند. آنها به رهبران کلیسا گفتند که مجوز فعالیت این کلیسا لغو شده است و از این پس اجازه برگزاری مراسم پرستشی و نیایشی یا هرگونه فعالیت مسیحی در آن مکان را ندارند. دو ماه قبل از آن مهندس مهرداد سجادی 35ساله به همراه همسرش خانم "فروغ دشتیان پور" از اعضای فعال و مشایخ کلیسای عمانوئیل تهران در روز 4 خرداد 1391 توسط ماموران لباس شخصی وزارت اطلاعات ایران بازداشت شده بودند. خانم دشتیان پور بعد از چند هفته آزاد شد . ولی همسرش همچنان در بازداشت به سر می برد و از وضعیت حقوقی نامشخصی برخوردار است. بعد از اخراج اجباری رهبر کلیسا و بسته شدن دفتر آن ، اعضای فعال کلیسا نیز در جریان قرار گرفتند و از آنها خواسته شد دیگر در روزهای یک شنبه به محل کلیسا مراجعه نکنند. ایمانداران مسیحی دیگر کلیسا که از ماجرا خبر نداشتند وقتی روز یک شنبه 8 خرداد 1391به محل کلیسا مراجعه کردند با درهای بسته آن مواجه شدند.
کشیش و رهبر کلیسای عمانوئل تهران سرگی شاوردیان در چندین نوبت به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی تهران بزرگ احضار شد و برای جلوگیری از فعالیتهای تبلیغی ایمانداران کلیسای خود به خصوص پایان دادن به موعظه های مهرداد سجادی تحت فشار قرار گرفت. ایشان حتی در یک مورد به مدت 2 شب نیز تحت بازداشت موقت بود.
کشیش شاوردیان که همواره تلاش فراوانی برای اجرای کامل همه مقررات و محدودیتهای وضع شده از سوی حکومت در مورد کلیساها می کرد، ضمن قبول همه دستورات ابلاغ شده توسط نهادهای امنیتی و نظارتی دولت، هرگز حاضر به پذیرش دخالتهای مستقیم افراد غیر مسئول در امور رهبری روحانی کلیسا نبود. از این رو به شدت مورد خشم ماموران امنیتی قرار گرفت. این بود که عوامل امنیتی حکومت تلاش مجدانه ای را برای تغییر کشیش سرگی از طریق شورای اجرائی کلیساهای انجیلی تهران آغاز کردند.
عوامل امنیتی بعد از مدت کوتاهی به شرط عدم حضور کشیش شاوردیان در کلیسا با باز شدن ظاهری درهای کلیسا تحت نظارت مستقیم و مدیریت پشت پرده ماموران اطلاعات سپاه موافقت کردند. آنها خواستار آن شدند که ایشان نه تنها به عنوان کشیش و رهبر بلکه به عنوان یک ایماندار ساده نیز حق ورود به کلیسای عمانوئیل را نداشته باشد. آنهاهمچنین اسم چند ایماندار قدیمی و فعال کلیسا را نیز اعلام کرده و ورود آنها را به کلیسا ممنوع نمودند.
قبلا در ماه ژانویه همان سال خبرگزاری مسیحی "کمپس دایرکت نیوز" خبر داده بود که این کلیسای مسیحی تهران؛کلیسای عمانوئیل و "کلیسای پطرس مقدس" که دارای جلسات پرستشی و موعظه مسیحی به زبان فارسی بودند مجبور شدند جلسات خود به زبان فارسی را در روزهای جمعه تعطیل کنند.
بازداشتها در شیراز
در 19 بهمن ماه 1390 ماموران امنیتی و نظامی به یک کلیسای خانگی در شیراز هجوم بردند و عده ای را بازداشت کردند. سه نفر آنها به فاصله کوتاهی و یک نفر بعد از هشت ماه به طور موقت آزاد شدند ولی 4 نفر آنها از جمله صاحب خانه ای که کلیسا در آن تشکیل شده بود همچنان در بازداشت هستند و بلا تکلیف بین زندان و دادگاه انقلاب اسلامی شیراز در رفت و آمد می باشند. پس از این بازداشت کلیساهای اسقفی شیراز نیز به بهانه های واهی مورد نظارت شدید و آزار و اذیت کشیشان و رهبرانشان قرار گرفتند.
در کلیسای "شمعون غیور" آن شهر این ماموران بر همه چیز حتی سرودهای پرستشی کلیسا نظارت می کنند. یک مامور اطلاعات و امنیت تمام اختیارات کشیش کلیسا را در دست گرفته است و در عمل "کشیش اشرفی" رهبر کلیسا را از اداره امور کلیسا کنار گذاشته. مامور مذکور رهبران کلیسا را دائم تهدید می کند که در صورت عدم اجرای دستورات او کلیسایشان توسط مقامات قضائی برای همیشه تعطیل خواهد شد. این مامور امنیتی برخوردهای شخصی بدی با ایمانداران قدیمی کلیسا دارد و با آنها طوری رفتار می کند که به قول خودش پایشان از کلیسا قطع شود. در موارد بسیاری ایمانداران کلیسای شمعون غیور به خاطر این فشارها از رفتن به کلیسا صرف نظر کرده اند چون از درگیر شدن با ماموران اداره اطلاعات می ترسند.
دست آخر اینکه در اوایل مهرماه 1391 خبر دستگیری 30 نفر از نوکیشان مسیحی شیراز منتشر شد. در بین آنها که به دلایل امنیتی اسامی آنها هنوز رسما اعلام نشده است چند تن از اعضای کلیساهای اسقفی شیراز نیز وجود داشتند.خبرگزاریهای وابسته به حکومت جمهوری اسلامی این دستگیریها را تائید کردند و تعداد بازداشت شدگان را در شهرهای استان فارس 40 نفر اعلام کردند. گزارشات رسیده نشان می دهد که خانواده های دستگیر شدگان و آن عده که تا کنون آزاد شده اند به شدت تحت مراقبت و کنترل دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی هستند. گفته می شود ماموران آنها را حتی در صورت داشتن یک تماس مشکوک دوباره احضار و بازداشت می کنند. ایمانداران کلیساها نیز از ترس بازداشت و پی گیری جرات رفتن به کلیسای خود را که سالها در آن به عبادت خدا می پرداختند ندارند.
مقصود نهائی
اکنون واضح است که ماموران اطلاعات از این فشارها ی سیستماتیک و برنامه ریزی شده برای خانه نشین کردن کشیشان و ایمانداران در کلیساهای رسمی و عمده شهرهای اصلی و بزرگ ایران یعنی تهران، اصفهان، شیراز و اهواز و ... به طور مرتب استفاده می کنند.
هدف آنها که چندان هم تلاش برای پنهان کردن آن ندارند این است که با خالی کردن محتوای کلیساها و فشار روز افزون بر رهبران و ایمانداران، کلیساهای قدیمی به تدریج خودشان از درون بپاشند و تعطیل شوند. آنها گمان می کنند که اینگونه جامعه جهانی متوجه ضدیت آنها با آزادی مذهبی و حقوق اقلیتها نخواهد شد و یا نمی تواند بر آنها در مجامع بین المللی ایرادی بگیرد.
حکومت جمهوری اسلامی با گماردن ماموران امنیتی خشن و نیروهای زبده اطلاعاتی برای مقابله با گسترش مسیحیت در ایران، تلاش سازمان یافته و طراحی شده ای برای منزوی کردن رهبران مسیحی و خارج کردن اداره کلیساها از دست آنها با روشهای جاسوسی و تفرقه افکنانه دارد. آنها می خواهند در نهایت این رهبران را با افزودن فشارها مجبور به مهاجرت از ایران بکنند و بعد آنها را عوامل تحریک شده دشمنان جمهوری اسلامی معرفی کنند.
مقصود نهائی رهبران جمهوری اسلامی و روحانیون تندرو شیعه از این اعمال تعطیلی کامل همه کلیساها در ایران و توقف هرگونه مراسم نیایش و پرستش مسیحی در این کشور می باشد. رفتار آنها با کلیساها و رهبران مسیحی باعث ایجاد یک نگرانی بزرگ در جامعه مسیحیان ایران برای از دست دادن همین حداقل امکانات موجود برای پرستش خداوند در کشورشان می باشد.
رفتارهای حکومت ایران در مورد مسیحیان به طور کامل مغایر با اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین بین المللی درباره آزادی مذهبی است که جمهوری اسلامی متعهد یه رعایت آن میباشد.